Friday 8 January 2010

! واقعاً سه

سلام

فرض کنید یه آقایی که باهاش همکار هستید و آدم نسبتا معقولی هم هست ازدواج می کنه؛ شما هم کلی بهش تبریک می گین و براش آرزوی خوشبختی می کنین. بعد می روید توی صفحه فیس بوکش تا عکسهای عروسی رو ببینین و می بینین که عروس خانومی در کار نیست و فقط دو تا آقای داماد درکاره ...!

خوب همین دیگه! این اتفاق دیروز واسه من افتاد!

Thursday 7 January 2010

! دو

سلام
این گذاشتن سلام اول متن دو کاربرد داره
یکی که از اسامی پروردگارهستش و دیگه این که خوب سلامه دیگه! س
و اما ، از شنبه تا امروز یه آنفلونزای اساسی گرفتم و امروز بعد از عفونت چشم راستم تسلیم شدم و رفتم دکتر؛ که البته مثل همه موارد دیگه بعدش به خودم گفتم کاش نمی رفتم! سیستم پزشکی ایران جز مواردیه که خیلی بهتر از کشورهای به اصطلاح پیشرفته است. اینم یه بهونه دیگه واسه دلتنگی! امیدوارم که کشورمون هر چه زودتر تو همه چی به آنچه لیاقت و ظرفیتش رو داره برسه. همگی بگین آمین!س

بعداً نوشت: درهمین راستا این پست هم سخن از زبان ما می گوید:س

Wednesday 6 January 2010

سلام نامه

علاقه به وبلاگ خونی و تشویق های آقای همسر و صد البته وقت اضافی! منجر به تاسیس این وبلاگ گردید. باشد که جمیع خلق ا... مستفیض گردند!س

و اما از آنچه قراره اینجا نوشته بشه غیر از خدا کسی خبر نداره شاید بشه روز نوشت، شاید دل نوشت، شاید تئوری نوشت و ... . در هرصورت لزومی نداره که یک وبلاگ خون حرفه ای یک بلاگر درست حسابی هم باشه
anyway!
مثل همه کارای دیگم فعلا شروع می کنم تا ببینم چی می شه ! پس: به نام خدا